بیچاره دلم با دیدنت باز هم لرزید
نمی دانست تو همان بی وفای دیروزی
بیچاره دل است عقل ندارد
آدم ها لالت می کنند…
بعد هی می پرسند…
چرا حرف نمی زنی؟
این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست…
سیب از درخت افتاد
ستاره از آسمان
تو از چشم من
گاهی فرقی نمی کند از کجا ؟
سرنوشت مشترکی است سقوط
من دیوانه نیستم
فقط کمی تنهایم همین
چرا نگاه می کنی؟
تنها ندیده ای؟
به من نخند
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم
ﺑﺴﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻧﯽ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﻮ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﺎﺩﺵ ﺩﺍﺩﯾﻢ
ﻭ ﺍﻭﻥ ﺭﻓﺘﻮ ﺑﻪ ﯾﻜﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﭘﺲ ﺩﺍﺩ