قرار بود با یه اسب سفید برم دنبال دختر آرزوهام
بعد به این نتیجه رسیدم خوو لامصب یکی دو تا نیستن که !
حالا قرار شده یه وَن بگیرم
یکی یکی برم دنبالشون !
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﮐﻠﯽ ﭘﺴﺮ ﺑﺎ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻥ
ﮐﺎﻣﻨﺖ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﭼﺮﺍ ﯾﻪ ﺧﻤﯿﺮ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺧﻮﺏ ﻧﻤﯿﺨﺮﯼ ﺁﺧﻪ ؟
طبق معمول بلاک شدم
بچه های امروزی رو نمیتونم درک کنم :
بهش آدامس موزی میدم ناز میکنه
میگه این آدامسا بو میدن و بدمزه ن نمیخورم !
زمان ما آدامس موزی خدایی میکرد
ما اول کاغذشو نیم ساعت لیس میزدیم بعد میرفتیم سراغه خودش !
زنگ زدم مدرسان شریف!
گفت:بله ,بفرمایید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:بله درسته,امرتونو بگید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:مسخره کردین؟
گفتم:مدرسان شریف
گفت:دیگه مزاحم نشید
گفتم:مدرسان شریف
حقشونه نامرداااااااا یکم بفهمن ما چی میکشیم