به مامانم می گم بزرگترین آرزوت چیه؟
می گه : بزرگ بشی زود زنت بدم با زنت دعوا کنم
حوصلم از این یک نواختی زندگی سر رفت
فک فامیله ما داریم؟
پسر داییم خونه مجردی داره
یه روز با بچه ها روز تعطیلی رفتیم خونشون
نهار رفته بود توی یکی از این دیگ گنده ها هستن طباخ ها غذا می پزن
توی همچین دیگی بادمجون سرخ کرده بود
باید قلاب می نداختی ته دیگ و بادمجون در می آوردی
تو جاده شمال تو این سرازیری های پیچ در پیچ
مامانم میگه مگه شمال تو نقشه بالا نیست ؟
میگم چرا ؟
میگه پس چرا ما همش سرازی میریم ؟
بعد از چند ساعت عمل بچم به دنیااومده با کلی ذوق به بابام
نشونش می دم.میگه بچته؟؟؟!! میگم پَــــ نَ پَــــ اینو الان
از اینترنت دانلود کردم نسخه آزمایشیه واسه تست تا اصلش بیاد!!!
دختر داییم ۴سالشه اومده میگه : باست نقاشی تشیدم !
من : عزیزم بده ببینم !
دختر داییم : منو دوش دالی ؟
من : معلومه جیگر !
دختر داییم : خیل خب ! این تویی اینم منم … اینام بچه هامونن !
من ۴سالم بود با شب اِدراری دست و پنجه نرم میکردم !