کوله ام غرق غم است
آدم خوب کم است
عده ای بی خبرند
عده ای کور و کرند
دلم از این همه بد می گیرد
و چه خوب است که آدمی می میرد
وقتی دیر رسیدم و با دیگری دیدمت
فهمیدم که گاهی
هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است
مغرور احساسم شدی
گذشتی از رو گریه هام
لعنت به لحظه هایی که
تو همه چی بودی برام
دلگیر نباش !
تقصیر از خودت بود !
دسته کلید علاقه که گم شد
باید عوض میکردی قفل تمام آرزوها را !
نگران نباش ، نفرینت نمیکنم !
همین که دیگر جایت در دعاهایم خالیست ، برایت کافیست !