یه دختر دایی دارم یه بار اومده بود خونه ی ما ، یه دختر ۵ ساله هم داره !
دخترش داشت تو حیاط بازی میکرد اینم همش از محسنات دخترش میگفت که :چقدر
انگلیسی بلده ، کامپیوتر که هیچی باباشو میزاره تو جیبش ، نقاشی میکشه در
حد داوینچی ،چقدر مودبه… همینجور داشت میگفت که یهو دخترش اومد تو اتاق گفت :
مامان من عـــــن دارم …
یکشنبه 5 آبان 1392 ساعت 11:00