ایزابل دختر بسیار گیرایی بود
خیلی باهوش می نمود و سریع پیشرفت می کرد
به نظر می رسید از اینکه ایوان به طور خصوصی به او تدریس می کند
خیلی راضی است
و این موضوع کم کم باعث آزردگی دیگر شاگردان می شد
ایزابل دختر خیلی تنهایی بود
ادامه مطلب ...
نویسنده : مازیار فلاحی
کتاب : کلاغ پاییز کودکی
فشار غربت اونقدر زیاد بود
که با این که می تونست به راحتی ایتالیایی صحبت کنه
تصمیم گرفت حدالامکان با کسی حرف نزنه
حتی برای رفع نیازهای جزئی روزانه سعی می کرد
با علم و اشاره صحبت کنه
ادامه مطلب ...
نویسنده : مازیار فلاحی
کتاب : کلاغ پاییز کودکی
مث هرشب باز هم همون صدای خش خش اومد
ولی جرئت برگشتن نداشتم
می دونستم یه نفر پشت سرمه
چه اهمیتی داشت
اما دلم می خواست
بدونم غیر از من شبا چه کسی تنهائیشو اینجا سر می کنه
شب بعد دلو به دریا زدم
ادامه مطلب ...