نفس میزنم و شیشه از بخار نفسم کدر میشود …
نقاشی میکشم و پاکش میکنم …
خوشم میاد و دوباره تکرار میکنم این بازی دوران کودکی را !
دارد برف میاید مثل همان روزها
اما اینجا منم با سیگاری روشن پشت پنجره تنهایی !
سنــگین کام مــی گیــری مـــرد…!!!
در ایـــن ســرمای خیــابان…
بـه یاد کدام عشـــق…
خاطـــرات را دود مــی کنــــی…؟!