ایستـاده و لبخــــند زنـــان !
پـایـش را روی گلـویـــم فـشار می دهـد
تنــــهـایـی !
هنوز مثل سابق مهربانم
اما دیگر کسی صدایم نمی کند مهربانم …
داشت از تنهایی هایش برایم میگفت
اما بوق پشت خطی هایش امانش نمی داد
خسته ام
اما تحمل می کنم
خدایا روزگارت با من و احساسم بد تا کرد
اینبارکه کسی بیاید نمی گویم برو
حتی نمی گویم کس دیگری را می خواهم
فقط میگویم:
ببین !
من شکسته ام !
خسته ام کمی آرامم کن…..همین!