در تنهایی خود فرو می روم
غرق می شوم
نجات غریق تنهاییِ من تو هستی
کمـــک
تنهایی یعنی یه وقتهایی هست میبینی فقط خودتی و خودت!
رفیق داری…
همــــــــدرد نداری!
خانواده داری…
حمــــــــایت نداری!
عشق داری…
تکیـــــــــه گاه نداری!
مثل همیــــشه….
همه چــــــی داری…
و هیـــــچی نداری!
عشــــقتــــــــ شوخــــی زیباییــــــــــ بود که با قلــــــب من کردی
زیبــا بـــــود …امّا…شوخیـــــــــ بــــود
حالا . . .
تو بی تقصیریـــــــ !
تمام این تنهایی تاوان اشتباه خود من است
چوپان قصه ی ما دروغگو نبود
او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ سر می داد
افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد
و در پی گرگ بودند و در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست